Divine Comedy - A Lady of a Certain Age video free download


662,515
Duration: 05:48
Uploaded: 2009/10/10

Divine Comedy - A Lady of a Certain Age

(Album: Victory For The Comic Muse)

Comments

8 years ago

Irish Druid

The song can be interpreted as a warning to those who dont take marriage seriously or wait too long before settling down. Dont miss the bus.

8 years ago

RAZORDEAN NEW

This will always remind me of France and Carol. X

9 years ago

guilhembelibaste

so beautiful it makes me cry :) a pure moment of grace

9 years ago

Alan Watson

I like to think that this is the same lady that Peter Sarstedt sang about when she was younger.

9 years ago

Ana Dias

Is it me or is there a little Yann Tiersen influence in the intrsumentals (violines, sourtout)?... Could be me...

9 years ago

Calvin C

Such an under appreciated song.... More people should listen to this! 

9 years ago

natalijakonevic

I just love this song

9 years ago

Alejandro Porcayo Castillo

Esto es pura magia!

10 years ago

hector huerta

Hola la segunda ves que escucho esta rolita la cual te quedo a todo dar muy bonita gravacion van mis aplausos tu amigo Hector

10 years ago

spritux

Such a beautiful song

10 years ago

Count Grassi

but it veers towards the schmaltzy unfortunately.

10 years ago

Count Grassi

Yes, right into senility.

11 years ago

tori diye biri

Siktiğimin memleketinde nefes alamayanlardan biri de benim. Ama senin sorunun kendi gerçeklerini kabul edememen. Bu siktiğimin memleketinde sevmediğin tarz da olsa, o tarzda doğru düzgün müzik yapan bir müzisyen var-dı. Ve bu kadar tepki geldiğine göre gerçekten bu adamla benzeyen bir sesleri ve söyleme tarzları var. Sorun: bunun hazmetmekle alakası olmamasına rağmen, bunu hazmedememeniz. Bu adamla o adamın sesleri benzemesi sizi neden rahatsız ediyor? Dinlediğinde artık aklına onun gelmesi mi?

11 years ago

MrVinoman69

yuh amk, yapma be kardeşim...buralara kaçıyoruz sizlerden geliyosun buluyosun, adamı müslüm gürsese benzetiyosun..ya bi siktir be sevgili vatandaş! burda rahat bırakın amk, nefes alamıyoruz artık siktiminin memleketinde zaten, bi dur be

11 years ago

Ali Ahmadi

این یک قطعه موسیقی فوق العاده با شعری بسیار قابل تامل از یک خواننده و آهنگساز ایرلندی هست. ترجمه اش خیلی جالب نمیشه اما بهرحال بنده یک ترجمه نصفه نیمه ای کردمش... با تشکر از مهدی جان (+Mehdi Farhangian ) بابت معرفی این اثر بسیاز زیبا و اعتیادآور!!---------------------------------برگردیم به روزی که تو جزئی از یک حلقه ی ممتاز بودیبا شاهان به تعطیلات میرفتی و با ستارگان شام می خوردیاز لندن به نیویورک، از «کَپ فرا» تا کاپری(Capri )غرق در عطر شانل و لباس های ژیونچی، با دیوید و پیتر در مهمانی های نوئل در جزیره ژنو شراب کمپری(Campari) می خوردیو از ارتفاعات گیج آور یک جامعه عالیرتبه بالا میرفتیدرحالیکه تنها به دسته چک و شجره خانوادگی مجهز بودی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *70* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================تو مجبور بودی با مردی خیلی خیلی پولدار ازدواج کنیبنابراین می توانستی آن سبک از زندگی راکه تمام عمرت به آن عادت کرده بودی ادامه دهیبه جز آن بخشی را که سوسیالیست ها با مالیات ازت گرفته بودندتو به او فرزند دادی، یک دختر و یک پسربرای حفظ سلامت روانیت، یک پرستار بچه استخدام کردیو وقتی زمانش رسید، اونها به بیرون انداخته شدند.خوب، این بسادگی همان کاری بود که تو اون روزها کردی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *63* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================پسرت غرق در سهام ها و اوراق بهادار در ساری(Surrey) زندگی میکندهر از گاهی پرواز میکنه میاد پیشت و با عجله ترکت میکنهدخترت هرگز مدرسه اش رو تموم نکردو با یک مرد غریبه ای که تو تاییدش نکردی ازدواج کردقلب توخالی همسرت یک روز کریسمس از کار افتادو ویلاش رو برای معشوقه اش در پاریس گذاشتو بنابراین تو به اینجا اومدی تا از آپارتمان کوچکت فرار کنیو امیدوار باشی کسی گیلاس ات رو پر کنه و بذاره درباره ی این چیزا گپ بزنی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *53* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================

11 years ago

Hazrat Ali

این یک قطعه موسیقی فوق العاده با شعری بسیار قابل تامل از یک خواننده و آهنگساز ایرلندی هست. ترجمه اش خیلی جالب نمیشه اما بهرحال بنده یک ترجمه نصفه نیمه ای کردمش... با تشکر از مهدی جان (+Mehdi Farhangian ) بابت معرفی این اثر بسیاز زیبا و اعتیادآور!!---------------------------------برگردیم به روزی که تو جزئی از یک حلقه ی ممتاز بودیبا شاهان به تعطیلات میرفتی و با ستارگان شام می خوردیاز لندن به نیویورک، از «کَپ فرا» تا کاپری(Capri )غرق در عطر شانل و لباس های ژیونچی، با دیوید و پیتر در مهمانی های نوئل در جزیره ژنو شراب کمپری(Campari) می خوردیو از ارتفاعات گیج آور یک جامعه عالیرتبه بالا میرفتیدرحالیکه تنها به دسته چک و شجره خانوادگی مجهز بودی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *70* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================تو مجبور بودی با مردی خیلی خیلی پولدار ازدواج کنیبنابراین می توانستی آن سبک از زندگی راکه تمام عمرت به آن عادت کرده بودی ادامه دهیبه جز آن بخشی را که سوسیالیست ها با مالیات ازت گرفته بودندتو به او فرزند دادی، یک دختر و یک پسربرای حفظ سلامت روانیت، یک پرستار بچه استخدام کردیو وقتی زمانش رسید، اونها به بیرون انداخته شدند.خوب، این بسادگی همان کاری بود که تو اون روزها کردی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *63* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================پسرت غرق در سهام ها و اوراق بهادار در ساری(Surrey) زندگی میکندهر از گاهی پرواز میکنه میاد پیشت و با عجله ترکت میکنهدخترت هرگز مدرسه اش رو تموم نکردو با یک مرد غریبه ای که تو تاییدش نکردی ازدواج کردقلب توخالی همسرت یک روز کریسمس از کار افتادو ویلاش رو برای معشوقه اش در پاریس گذاشتو بنابراین تو به اینجا اومدی تا از آپارتمان کوچکت فرار کنیو امیدوار باشی کسی گیلاس ات رو پر کنه و بذاره درباره ی این چیزا گپ بزنی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *53* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================

11 years ago

Darieh

این یک قطعه موسیقی فوق العاده با شعری بسیار قابل تامل از یک خواننده و آهنگساز ایرلندی هست. ترجمه اش خیلی جالب نمیشه اما بهرحال بنده یک ترجمه نصفه نیمه ای کردمش... با تشکر از مهدی جان (+Mehdi Farhangian ) بابت معرفی این اثر بسیاز زیبا و اعتیادآور!!---------------------------------برگردیم به روزی که تو جزئی از یک حلقه ی ممتاز بودیبا شاهان به تعطیلات میرفتی و با ستارگان شام می خوردیاز لندن به نیویورک، از «کَپ فرا» تا کاپری(Capri )غرق در عطر شانل و لباس های ژیونچی، با دیوید و پیتر در مهمانی های نوئل در جزیره ژنو شراب کمپری(Campari) می خوردیو از ارتفاعات گیج آور یک جامعه عالیرتبه بالا میرفتیدرحالیکه تنها به دسته چک و شجره خانوادگی مجهز بودی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *70* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================تو مجبور بودی با مردی خیلی خیلی پولدار ازدواج کنیبنابراین می توانستی آن سبک از زندگی راکه تمام عمرت به آن عادت کرده بودی ادامه دهیبه جز آن بخشی را که سوسیالیست ها با مالیات ازت گرفته بودندتو به او فرزند دادی، یک دختر و یک پسربرای حفظ سلامت روانیت، یک پرستار بچه استخدام کردیو وقتی زمانش رسید، اونها به بیرون انداخته شدند.خوب، این بسادگی همان کاری بود که تو اون روزها کردی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *63* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================پسرت غرق در سهام ها و اوراق بهادار در ساری(Surrey) زندگی میکندهر از گاهی پرواز میکنه میاد پیشت و با عجله ترکت میکنهدخترت هرگز مدرسه اش رو تموم نکردو با یک مرد غریبه ای که تو تاییدش نکردی ازدواج کردقلب توخالی همسرت یک روز کریسمس از کار افتادو ویلاش رو برای معشوقه اش در پاریس گذاشتو بنابراین تو به اینجا اومدی تا از آپارتمان کوچکت فرار کنیو امیدوار باشی کسی گیلاس ات رو پر کنه و بذاره درباره ی این چیزا گپ بزنی================تو خورشید را در ساحل Cote d'Azur تعقیب میکردیتا زمانیکه نور جوانی ات محو گردیدو تو را روی پای خودت و درسایه تنها گذاشتیک بانوی انگلیسی در سنی مشخصو اگر مرد جوان خوبی برای تو نوشیدنی می خریدبا یک چشمک توطئه آمیز می گفتی:"فکر نمی کنی من *53* سالم باشه؟"و آن مرد هم پاسخ میداد: " نه، خیلی جوون تر میزنی"================

11 years ago

Mehdi Farhangian

Divine Comedy - A Lady of a Certain Age

Related Videos